آرش اسحاقی، دانشآموختهٔ ادبیات، نزدیک به دو دهه است که در زمینههای کارگردانی، پژوهش، تدوین و صداگذاری فعال است و تا کنون کارگردانی فیلمهای خرابات، خرامان، خواب آب، یازده مادر، خر، تبر و…. را برعهده داشته است.
فیلمهای او تا به حال در بسیاری از جشنوارههای جهانی از جمله شفیلد انگلستان، یاماگاتای ژاپن، نیواورلئان آمریکا، بارسلون، شیکاگو، پامفیتاس پرتغال، یوتای آمریکا و…. به نمایش درآمده و جوایز زیادی را از جمله بهترین کارگردانی از یاماگاتا، هیوستون، شیکاگو و…. دریافت کرده است. عضو هیات رئیسه جشن مستقل سینمای مستند، عضو پیشین شورای سیاستگذاری سینما حقیقت، دبیر پیشین هیات مدیره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند از جمله پیشینه اجرایی این مستندساز است. آرش اسحاقی، دانشآموختهٔ ادبیات، نزدیک به دو دهه است که در زمینههای کارگردانی، پژوهش، تدوین و صداگذاری فعال است و تا کنون کارگردانی فیلمهای خرابات، خرامان، خواب آب، یازده مادر، خر، تبر و…. را برعهده داشته است.
فیلمهای او تا به حال در بسیاری از جشنوارههای جهانی از جمله شفیلد انگلستان، یاماگاتای ژاپن، نیواورلئان آمریکا، بارسلون، شیکاگو، پامفیتاس پرتغال، یوتای آمریکا و…. به نمایش درآمده و جوایز زیادی را از جمله بهترین کارگردانی از یاماگاتا، هیوستون، شیکاگو و…. دریافت کرده است. عضو هیات رئیسه جشن مستقل سینمای مستند، عضو پیشین شورای سیاستگذاری سینما حقیقت، دبیر پیشین هیات مدیره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند از جمله پیشینه اجرایی این مستندساز است.
با آرش اسحاقی که در این دوره از جشنواره یادگار از اعضا هیئت انتخاب است، درباره جشنواره و سطح کمی و کیفی آثار رسیده به گفتگو نشستیم.
برگزاری دوره جدید جشنواره یادگار پس از سالها اتفاق افتاد. در اینباره نظرتان را بفرمایید.
در بسیاری از کشورها با برپایی جشنوارههای موضوعی، آثار سینمایی را رصد و دستهبندی میکنند تا اهداف و رویکردشان را روشمند پیگیری کنند.شوربختانه در کشور ما به دلیل نبود مدیریت کارا و برنامهریزی درست، پایهگذاری و تداوم چنین جشنوارههایی به درستی انجام نمیپذیرد.بازآفرینی جشنواره یادگار شایان ستایش است به شرطی که با سیاستگذاری درست، کارایی آن نمود پیدا کند.
فکر میکنید برگزاری این جشنواره ملی چه تاثیری در حوزه میراث فرهنگی کشور دارد؟ چه در خصوص حمایت از فیلمسازانی که با موضوع میراث فرهنگی فیلم میسازند و چه تاثیر متقابل آن بر اعتلای حوزه ارزشمند حفظ و بزرگداشت میراث فرهنگی.
هنگامی که ویژگی فرهنگی را به واژهٔ میراث میافزاییم با مجموعه فرهنگی و خردهفرهنگهایی که زنده و پویا هستند روبرو میشویم، شناسایی و شناساندن اینسازوارهها که با زندگی ما انسانها پیوند تنگاتنگ دارند، بیگمان به زایایی و نوزایی فرهنگی میانجامد. از یک سو انسان، فرهنگآفرین است و از سوی دیگر فرهنگ، به انسان گوشزد میکند که برای آفرینش فر و شکوه چه راهی را باید برگزیند، آنچه که تاکنون از گذشتگان به یادگار مانده، بیگمان ارزشی در خود نهفته دارند که باید با واکاوی آن ارزشها زمینه تکرار و جاری ساختن آن را در جامعه فراهم ساخت. سینما به عنوان کاراترین و فراگیرترین هنر در دوره مدرن و پسامدرن، ابزار قدرتمندی برای انتقال آن ارزشها به جهان امروز است.
جشنوارههایی همچون یادگار باید با گزینش و ستایش بهترین آثار سینمایی به الگوسازی بپردازند تا زمینهٔ ساخت آثار درخور فراهم گردد. اگر جشنواره در چهارچوب یک آیین خلاصه نشود و در طول سال به گزینش و پیگیری آثار بپردازد، میتواند تاثیرگذار باشد، آنگاه میتوان امیدوار بود که سرمایهگذاری در اینحوزه به سرمایهسازی در آینده میانجامد.
شوربختانه ما بیش از آنکه میراثساز باشیم میراثخواریم.میراثسازان به آینده میاندیشند و برای آیندگان آثار مانا و ارزشمند از خود به جای میگذراند. جشنواره یادگار باید یادِ چیزی را گرامی بدارد تا تلنگری باشد برای افزودن بر داشتههایمان، در زمانهای که همسانسازهای جهانی در پی فراموشساختن آنند. ما به جای فخرفروشیهای نابجا باید از خودمان بپرسیم چه چیز برای آیندگان به یادگار میگذاریم.
با توجه به اینکه عضو هیئت انتخاب جشنواره بودید، سطح کمی و کیفی آثار را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه نکات قابل توجه مثبت یا منفی در کلیت فیلم ها وجود داشت؟ با توجه به اینکه فیلم ها مربوط به ۵ سال اخیر بود به نظرتان چه تغییر قابل توجهی در محتوا و ساختار مستندها اتفاق افتاده بود؟
جدای از ارزشگذاری فیلمیک آثار، به جرات میتوان گفت همه آثاری که در این جشنواره شرکت کردهاند، برای نمایش همگانی شایستهاند، کاش صدا و سیما به جای سرمایهگذاری برای برنامهها و سریالهای ناکارآمد و گاهی بی خاصیت، فرصتی را برای نمایش این آثار فراهم میساخت تا صاحبان این میراث؛ یعنی مردم، نسبت به داشتههای فراموششده سرزمینشان به درستی آگاه شوند.
درباره کیفیت آثار، این نکته شایان یادآوریست که سینمای مستند باید یکبار تکلیف خود را با سینما مشخص کند، به آن معنا که تنها با ثبت و سندسازی تصویری نمیتوان عنوان هنر را بر آثار برساخته نهاد. هرچند ثبت باید با سند برابر باشد ولی سینما همانند دیگر هنرها با “چگونه گفتن” سر و کار دارد نه “چه گفتن”. یعنی باید پرسید شما به عنوان کارگردان چگونه این سند را به رویت ما میرسانید؟ پاسخ به اینپرسش، ارزش هنری آثار را نمایان میسازد.ضعف بیشتر آثار در همین حوزهٔ شیوه روایت نمایان بود.
این جشنواره امسال در قزوین برگزار می شود؟ انتخاب این استان را برای این جشنواره چقدر درست و به جا می دانید و چرا؟
گستره سرزمین ایران از کاسپین تا میانرودان از یکسو و از خاوران تا باختران از سوی دیگر، رهاوردهای ارزشمندی با خود دارد که اگر اینجشنواره در هر استانی برگزار میشد شایان ستایش بود. مهم این است که اینجشنواره موضوعی برگزار میشود و از اینکه مدیران استان قزوین در برگزاری اینجشنواره پیشگام شدهاند شایان ستایش است، به شرطی که این جشنواره با سیاستگذاری درست در اندیشه مدیران نهادینه شود.
پیامی برای جشنواره بفرستید تا به یادگار بماند.
پیشنهادی برای شورای سیاستگذاری جشنواره دارم: گستره واژه میراث، بسیار فراگیر است. آثار باستانشناسانه تا مردمشناسانه، صنایعدستی، هنرهای تجسمی، معماری و…. را در برمیگیرد، از اینرو شورای سیاستگذاری میتواند با تصویب گونهها و ژانرهای پیرامون میراث به تخصصی کردن این جشنواره بپردازد تا گستره مخاطبان را دستهبندی کرد و بهتر بتوان کمبودها و افزونهها را شناخت.
آخرین دیدگاهها